به طور کلی برای ایجاد یک قرارداد هوشمند علاوه بر مواردی که بالا ذکر شد، به موارد زیر هم نیاز است:
این برنامه باید به محصول یا خدمات تحت قرارداد دسترسی داشته باشد تا به طور خودکار آنها را در فرایند عرضه یا خرید کنترل کند. مثلا اگر قرارداد قرار است تا در صورت دریافت پول یک فایل را تحویل بدهد، باید به فایل دسترسی داشته باشد.
شرایط قرارداد هوشمند به شکل دقیق دنبالهای از عملیات است که در صورت رخ دادن شرایط، موجب اجرای قرارداد میشوند. این شرایط باید با برنامهنویسی مشخص شوند. همه شرکتکنندگان باید این شرایط را امضا کنند.
قرارداد هوشمند به بلاک چین یک پلتفرم خاص صادر میشود و در میان نودهای پلتفرم مورد نظر توزیع میشود. همچنین برای ثبت قرارداد نیاز به یک نرم افزار کلاینت رسمی هم دارید که مستقیما به بلاک چین متصل باشد. اتریوم در حال حاضر محبوبترین پلتفرم برای اجرای قراردادهای هوشمند است.
yaslaw.ir
از آنجا که قراردادهای هوشمند بر اساس فناوری بلاک چین عمل میکنند، امنیت و سرعت بالایی دارند، مقرون به صرفه بوده و در عین حال، تنوع زیادی را نیز در اختیار کاربران قرار میدهند.
اما قراردادهای هوشمند درست همانند هر فناوری دیگر، خالی از عیب نیستند و معایبی دارند.
عملکرد قرارداد هوشمند تا حدی شبیه به شیوه عملکرد دستگاههای خودکار فروش است. برای استفاده از این دستگاهها کافی است دستورالعمل آن را اجرا کنید. در قراردادهای هوشمند نیز داراییها به صورت کد درآمده و به همراه بندهای قرارداد بر روی بلاک چین قرار میگیرد. به این ترتیب قرارداد بر روی شبکه توزیع شده و کپیهای مختلفی از آن بر روی گرههای شبکه قرار میگیرد. برنامه موجود در این قرارداد به صورت خودکار به بررسی اجرای بندهای آن از سوی طرفین میپردازد.
یک قرارداد هوشمند از موراد زیر برخوردار است:
موضوع قرارداد: برنامه نوشته شده باید به کالاها و یا خدمات مندرج دسترسی داشته باشد تا بتواند آنها را به صورت خودکار توقیف یا آزاد کند.
امضای دیجیتال: همه طرفین باید قرارداد را با کلید خصوصی خود امضاء کنند.
بندهای قرارداد: شرایط اجرای قرارداد باید به صورت توالی مورد نظر طرفین در آن درج شود. همه طرفین باید با این شرایط موافق باشند.
YASLAW.IR
کریپتوکارنسی در لغت: در معناهای متفاوت و گوناگونی به کار رفته است، برخی از معناهای مشهور آن را میتوان ارز رمزنگاری شده، پول رمزی، رمزارز، ارزهای پول پایه و … اشاره کرد. ولی از نظر لغوی کریپتو را مخفی بودن و سری بودن و کارنسی را میتوان پول و ارز معنا کرد. در زبان انگلیسی نیز دقیقاً با عبارت (cryptocurrency) و در زبان فرانسه نیز با عبارت (crypto-monnaie) مطابقت دارد.
کریپتوکارنسی در اصطلاح
الف) نوعی از پول دیجیتال است که در سالهای اخیر ایجاد شده و مهمترین خاصیت آن امنیت بالا و ناشناس بودن آن است. این پول فقط در اینترنت قابلاستفاده و وجود فیزیکی ندارد و از نوع خاصی از رمزنگاری استفاده میکند که نهایت امنیت را برای کاربر داشته باشد.
ب) پولها رمزگذاریشده کریپتوکارنسی از تکنولوژیهای متفاوتی استفاده میکنند که برای هر پول متفاوت است. بهصورت کلی به کاربران این امکان را میدهند که پول خود را بهصورت اینترنتی ذخیره کنند بدون اینکه نامی از آنها در بانکی ثبت شده و همچنین هر مبلغی از پول را به هر شخصی در سراسر دنیا بهصورت لحظهای انتقال بدهند بدون آنکه شخصی بتواند تراکنش را کنترل یا ردگیری کند و حتی خطر تحریم و مسدود شدن حساب وجود داشته باشد. از این طریق میتوان شبکه مالی غیر قابل رد یابی نیز ایجاد کرد و از این جهت است که در معنای لغوی آن از معنای سری و مخفی استفاده کردهایم.
دراین خصوص گفتههای مختلفی وجود دارد که به اختصار میتوان به دو نمونه آن ذیلا اشاره کرد:
1) ارزهای دیجیتال پیشینهای قدیمیتر و سابقهای بیشتر از کریپتوکارنسیها دارند. اگر بخواهیم رابطهای بین ارزهای دیجیتال و کریپتوکارنسیها برقرار کنیم اینگونه است که هر کریپتوکارنسی یک نوع ارز دیجیتال است اما هر ارز دیجیتال، کریپتوکارنسی نیست.
بنابراین ارزهای مجازی و کریپتوکارنسی ها زیرمجموعهای از مفهوم ارز دیجیتال هستند (که به عنوان مثال از ارزهای مجازی که مخصوص یک بازی یا مخصوص پلتفرمی خاص هستند استفاده میشود)، اما توجه داشته باشید که ارز دیجیتال تنها محدود به این ارزهای مجازی و کریپتوکارنسیها نمیشود.
2) ریشه ارز دیجیتال به دهه ۱۹۹۰ برمیگردد که اولین بار با عنوان طلای الکترونیکی با پشتوانهی طلا مطرح شد، اما بهعلت متمرکز بودن این ارزهای دیجیتال، بستری برای پولشویی فراهم شد که در پی آن دولت آمریکا این سرویس را تعطیل کرد. با معرفی بیتکوین در سال ۲۰۰۹، علاقه مردم به استفاده از ارزهای دیجیتالی افزایش پیدا کرد و بیتکوین به بزرگترین و معتبرترین ارز دیجیتال (از نوع رمزنگاری شده و غیرمتمرکز تبدیل شد).
3) از رمزنگاری اطلاعات برای اولین بار در جنگ جهانی دوم استفاده شد و اکنون همان تکنیکها با تئوریهای ریاضی و الگوریتمهای کامپیوتری ترکیب شده تا راهی برای تبادل امن مالی برای تمامی کاربران در اینترنت ایجاد کند.
1) غیر قابل عودت بودن: بعد از انجام تراکنش و انتقال آن عملیات تراکنشی به پایان میرسد و هیچکس نمیتواند آن را فسخ یا باطل کند، نه کیف پول شما (جایی که در آن پول خود را نگه داری میکنید) نه اشخاصی که پول را استخراج میکنند نه حتی درخواست منتقل کننده.
به معنای سادهتر بعد از تایید پرداخت اینگونه پولها، دیگر هیچ راهی برای عودت دادن آن وجود ندارد حتی اگر پول را به یک کلاهبردار یا هکر ارسال کرده باشید یا کیف پول شما هک شده باشد و بدون اختیار شما مبالغ آن منتقل شده باشد.
2) هویت ناشناس: اشخاصی که اینگونه ارزها را نگهداری و منتقل میکنند میتوانند هویت خود را مخفی کنند و ناشناس بمانند و راهی برای شناسایی شخصی که پول را به شما ارسال کرده یا از شما دریافت کرده وجود ندارد و تنهای چیزی که شما دارید یک شناسه حساب 30 حرفی است که برای ارزهای مختلف و نوع کیف پولی که استفاده میکنید متفاوت و اکثراً غیرقابل شناسایی و پیگیری است.
3) تسریع در عملیات انتقال و بین المللی بودن: در این سیستم تراکنشها در چند دقیقه تایید میشوند و به سرعت میتوان هر میزان ارزی را به هر شخصی از هر جای دنیا منتقل کرد بدون اینکه خطر تحریم شدن و مسدودی حساب وجود داشته باشد و این خود بستر مناسبی جهت دور زدن تحریمها برای کشور نیز هست.
4) امنیت: مهمترین نکته در استفاده از این ارزها امنیت بسیار بالای آن است تا حدی که میتوان گفت هک شدن آن غیرممکن است مگر اینکه خودتان کاربری و رمز آن را در اختیار شخص ثالث قرار دهید. تمامی انواع کریپتو ها از الگوریتمهای رمزنگاری بسیار پیشرفته استفاده میکنند که توسط هیچ شخص یا کامپیوتری قابل شکستن و هک شدن نیست.
5) کم هزینه بودن کارمزد و رایگان بودن حق اشتراک: باز کردن حساب (کیف پول) و استفاده از این پول رایگان است و برای همیشه هم رایگان خواهد ماند و تنها هزینهای که دارد کارمزد اندکی است که شرکتهای ارائه کننده خدمات کیف پول اخذ میکنند و غیر از آن هیچ محدودیتی برای استفاده وجود ندارد.
1) بلاک چین در لغت:
در معناهای متفاوت و گوناگونی به کار رفته است، زنجیره مسدود شده، زنجیره رمزی، زنجیره بلاک شده و … برخی از معنای های مشهور آن هستند. ولی از نظر لغوی بلاکچین از دو سیلاب بلاک و چین تشکیل شده که هرکدام به تفکیک به معنای مسدود، مخفی و زنجیر میتوان معنا کرد. در زبان انگلیسی نیز دقیقاً با عبارت (Blockchain) و در زبان فرانسه نیز با عبارت (la technologie blockchain.) مطابقت دارد و معنا میشود.
2) بلاکچین در اصطلاح:
زنجیره بلوکی: مبتنی بر اجماع است که به صورت مستمر فهرستی از رکوردها (ردهها) را که هرکدام به گزینههای قبلی فهرست ارجاع میدهند را حفظ میکند و به این وسیله در مقابله با تضعیف یا بازنگری غیرمجاز تقویت میشود.
زنجیره بلوکی خود زیر بخشی از فناوریهای دفترکل توزیع شده Distributed) Ledger یا Grand livre distribué) است زنجیره بلوکی گونهای از معماریهای داده مورد استفاده در فناوری دفاترکل توزیع شده است که در آن سوابق تراکنشها در زنجیرههای متصل به یکدیگر ذخیره میشوند. (1)
در این فناوری با وجود کاربران متعددی که بهطور همزمان دادههایی را ثبت و اصلاح میکنند و ممکن است که آن دادهها با هم تداخل داشته باشند، شبکه قادر به حفظ یکپارچگی محتوای پایگاه داده است. با توجه به ساختار دادهای رمزنگاریشده که بلاکچین دارا است، یکپارچگی بدون هیچ کنترلکننده مرکزی حفظ میشود.
در دفاتر کل توزیع شده مربوط به بیتکوین برای مرتب کردن تراکنشها و ممانعت از تناقض یک مسئله ریاضی مطرح میشود که حل کردنش سخت است اما پس از حل مسئله تأیید درست بودن راه حل آسان است به این سازوکار (Proof of work Preuve de travail -یا اثبات کارکرد) میگویند.
در روش زنجیره بلوکی بیتکوین کسی میتواند تراکنشهای هر مرحله را مرتب کند که جواب این سؤال سخت را پیدا کرده باشد و همزمان تغییراتی که قصد اعمال آن را دارد (بلوک جدید) با مراحل قبلی زنجیره تناقض نداشته باشد.
شیوه کشف عدم تناقض به این صورت است که تراکنشهای هر بلوک وارد تابع هش میشوند و پاسخ آن تابع هش را همه دارند اگر کسی که تراکنشها را مرتب و اضافه میکند حتی یک تغییر جزئی در تراکنشهای قبلی تأیید شده ایجاد کند جواب هش تراکنشها تغیر میکند و بدون اینکه افراد نیاز باشد بدانند کدام بخش تغییر کرده میتوانند با تغییر غیرمجاز مخالفت کنند. (2)
1) شبکه بیتکوین – به انگلیسی (Bitcoin network) و به فرانسه (Réseau Bitcoin):
شبکهای که مبتنی بر پروتکلهای رمزنگاری عمل میکند در این شبکه کاربران میتوانند بیتکوین را با استفاده از امضا دیجیتال و کیف پول نرمافزاری برای دیگران ارسال کنند.
همه تراکنشها در یک نوع پایگاه داده توزیعشده که زنجیره بلوکی نام دارد ذخیره میشود و از طریق الگوریتم اجماعی که گواه اثبات کار نام دارند تایید و استخراج (Mine) میشوند. این رمزارز توسط ساتوشی ناکاموتو در سال 2009 طراحی و کد نویسی و به جهان عرضه شد.
بر خلاف سیستمهای سنتی مانند بانکها و نهادهای دولتی که متمرکز اداره میشوند، به دلیل ماهیت غیرمتمرکز بودن زیرساخت بیتکوین و عدم وجود نهاد مرکزی، استخراج یا Mining در حقیقت عملی است که توسط آن شبکه بیتکوین اداره میشود.
هنگامی که یک تراکنش تأیید میشود، داخل بلوک در زنجیره بلوکی یا بلاکچین قرار میگیرد و کسی که بتواند با حل کردن مسائل پیچیده ریاضی، زودتر به جواب برسد، میتواند از شبکه مقداری بیتکوین به عنوان جایزه دریافت کند.
این مسائل ریاضی توسط سختافزارهای خاصی که برای این کاربرد طراحی شدند، حل میشوند. این سختافزارها توان پردازش بالا و مصرف برق زیادی دارند. در سال ۲۰۰۹ که شبکه بیتکوین تازه شروع به فعالیت کرده بود، با استفاده از کارت گرافیک کامپیوترهای خانگی نیز عمل استخراج انجام میشد، اما با افزایش تراکنشها و بالا رفتن سختی شبکه بیتکوین، امروزه این کار تقریباً غیرممکن شده است.
چگونگی قبول تراکنش و استخراج بیتکوین:
2) شبکه اتریم – به انگلیسی (Ethereum) و به فرانسه (Réseau Ethereum):
یک پلتفرم زنجیره بلوکی محور با رایانش توزیعشده است که دارای قابلیت قرارداد هوشمند است. اتریم همچنین یک توکن ارز رمزپایه به نام «اتر» ارائه میکند، که بین حسابها قابل انتقال بوده و میتواند برای پرداخت به گرههای شرکتکننده برای محاسباتی که انجام دادهاند مورد استفاده قرار گیرد.
ایده اتریم توسط ویتالیک بوترین در سال ۲۰۱۳ طی یک مقاله سفید ارائه شد و اعتقاد داشت بیتکوین دچار نقاط ضعفی است که باید برطرف شود. در نهایت او در ژانویه ۲۰۱۴ به همراه چند توسعهدهنده دیگر ایده خود را کاملتر کرد و در ماه آگوست همان سال، برای پیادهسازی پروژه خود جذب سرمایه کرد.
3) شبکه لایتکوین – به انگلیسی (Litecoin) و به فرانسه Réseau Litecoin
از بیتکوین الهام گرفته شده و از لحاظ فنی تقریباً شبیه به بیتکوین است. ایجاد و انتقال لایتکوین بر اساس یک پروتکل منبع باز است و توسط هیچ قدرت مرکزی مدیریت نمیشود. لایتکوین توسط چارلی لی کارمند سابق گوگل ایجاد و عرضه شد. تفاوتش با بیتکوین در درجه اول داشتن کاهش زمان ساخت زنجیره قالب و افزایش حداکثر تعداد سکهها و الگوریتم هش کردن متفاوت و کمی تغییر رابط کاربری گرافیکی است.
قسمت اول – حکم خرید و فروش ارز دیجیتال: حتما بارهای این سوال در ذهنتان تداعی شده است که خرید فروش ارز رمزها و زیر شاخههای آن جرم محسوب میشود یا خیر؟
در پاسخ به این سوال باید گفت به طور کلی بنا بر اصول 36 و 37 قانون اساسی که شاخصه و سر لوحه همه قوانین مطروحه در کشور است حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. حتی قانونگزار اصل را بر برائت میداند و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت شود. براساس ماده 2 قانون مجازات اسلامی، فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیینشده باشد جرم محسوب میشود.
نتیجه آنکه: جهت محقق شدن فعل یا ترک فعل مجرمانه قوانین کشور باید آن عمل یا ترک عمل را مجرمانه معرفی کرده باشند. اصولاً جرم بودن یا نبودن موضوعی در اختیار افراد و اشخاص خاصی نیست و غرض از آن ایجاد نظم و ثبات عمومی است.
جرم دانستن رفتار اشخاص باید پس از طی مراحل قانونی از سوی مراجع قانونگذاری هر کشوری مشخص و تبیین شود (تصویب مجلس شورای اسلامی پس از تایید شورای محترم نگهبان) در غیر این صورت مصداق همان جمله معروف «قبح عقاب بلابیان» است. بنابراین هیچ مرجع قضایی یا مقام دولتی نمیتواند پیش از آنکه قانون امری را جرم تلقی کرده باشد ابتدا به ساکن در مقام تعقیب و مجازات اشخاص نسبت به آن امر یا اقدام، برآید.
با توجه به موارد ذکرشده و از آنجا که در این خصوص (خرید و فروش، استخراج و نگهداری ارزهای دیجیتال و دستگاههای ماینر) هیچ قانونی درخصوص منع آن وجود ندارد به نظر میرسد فعالیت اقتصادی در این حوزه بلامانع و بدون مشکل است.
قسمت دوم – خرید و فروش دستگاههای ماینر و استخراج ارز توسط آنها: با توجه به موارد فوق باز با توجه به خلا قانونی در این خصوص به این نتیجه خواهیم رسیم خرید و فروش دستگاههای ماینر و استخراج ارز دیجیتال نیز غیر قانونی و ابزار و آلت جرم (پولشویی) محسوب نمیشود.
اما این نباید دستاویزی باشد برای سوءاستفاده و عدم حسننیت برای استخراجکنندگان آنها به این معنا که اگر استخراجکنندگان به صورت غیرقانونی و قاچاق اینگونه دستگاهها را وارد کشور کرده و یا در طریق استفاده از آنها حسننیت نداشته و به مراکز قانونی (اداره برق) تغییر کاربری را اعلام نکرده باشند و باعث لطمه زدن به اموال عمومی شوند مستحق اعمال مجازت و توقیف این گونه دستگاهها خواهند بود و حتی گاها این اعمال را میتوان از مصادیق خیانت در امانت و یا سوءاستفاده از امکانات دولتی نیز محسوب کرد.
به طور مثال فرض کنید کارخانهداری 30 سال در زمینه نساجی فعالیت داشته و به تبع حق اشتراک برق را بر اساس زمینه فعالیت خود پرداخت میکرده است ولی ناگهان زمینه فعالیت خود را بهطور کامل یا بخشی از آن را بدون اعلام قبلی به استخراج ارزهای دیجیتال تغییر میدهد. پرواضح است که عمل او میتواند از مصادیق سوءاستفاده از امکانات اختصاص داده شده حساب و حتی به مجازات خیانت در امانت نیز محکوم شود.
نتیجه آنکه درست است که در این خصوص فیالحال قانون مشخصی وجود ندارد ولی بهاین معنا نیست که به هیچ وجه نمیتوان با متخلفین نیز برخورد کرد. همان طور که محاکم دعوایی که ناشی از عدم وفای به عهد و کلاهبرداری در خرید و فروش ارزهای دیجیتال را بررسی و حکم به جبران خسارت و تحمل مجازات خاطیان میدهند میتوانند در صورت محقق شدن شرایط فوق خاطیان در این حوزه را مجازات کنند.
اما نگاهی به رویه قضایی نیز اثبات میکند که تاکنون در دستگاه قضایی پروندهای با عنوان مجرمانه خرید و فروش ارز دیجیتال به صدور رای منجر نشده است. حال سوال اینجاست با عنایت به مستندات فوق و عدمجرمانگاری مشخص و متقن در این خصوص و مراحل احراز هویت خریدار چرا محاکم قضایی فروشنده اینترنتی که به دلیل عدم احراز هویت خریدار خدمات داده است را گاهاً مجرم به پولشویی و مسئول جبران خسارت شاکی در برداشتهای غیرمجاز میدانند؟
مگر براساس اصول قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی قاعده قبحعقاب بلابیان مورد تایید قرار نگرفته است؟
قاعده قبح عقاب بلابیان: قاعده قبح عقاب بلابیان به حکم عقل به قبح عقاب مکلّف قبل از بیان تکلیف و تنجّز آن اطلاق میشود. به معنای دیگر، قاعده قبح عقاب بلابیان، از قواعد عقلی و مبتنی بر پذیرش حسن و قبح عقلی است و مفهوم آن این است که کیفر کردن شخصی که از جانب شارع و مولا بیانی بر تکلیف، به او نرسیده، در نزد عقل زشت و ناپسند است.
بنابراین، مورد عمل به قاعده، در جایی است که یا اصلا بیانی از جانب مولا خطاب به عبد، صادر نشده، و یا اگر صادر شده، به او نرسیده است و او در نرسیدن آن مقصر نیست.
1) با توجه به مراتب فوق و خلا قانونی در تعریف احراز هویت و حکم خرید و فروش ارزهای دیجیتال که باید در قانون جرایم سایبری به عنوان قانون خاص و متولی پیشبینی شود و با عنایت به ماده 471 قانون آیین کیفری و اختیارات پیشبینیشده در آن به نظر میرسد این مورد را دکترین حقوق، وکلا و قضات محترم میتوانند جهت صدور رای وحدت رویه به دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور پیشنهاد دهند تا شاهد صدور آرای متفاوت در این خصوص نباشیم.
2) بهترین و موثرترین راه مبارزه با جرایم سایبری و پولشویی در این حوزه مانند برداشت غیرمجاز از حساب بانکی اجرایی شدن دستورالعمل شماره 186717/97 مورخ 01/06/97 بانک مرکزی است که در آن بانکها ملزم به ارایه رمز پویا و یکبار مصرف شدهاند و اصولاً برداشت غیر مجاز بانکی سوای جرم بودن عمل هکر، خود یک عیب زیر ساختی بانکهاست و اصولاً بانک با توجه قانون مسئولیت مدنی باید پاسخگو و ضامن وجوه سرقتی مشتریهای خود باشد نه فروشنده اینترنتی که ممکن است از مسروقه بودن وجوه واریزی به او بیاطلاع باشد. مانند کشورهای پیشرفته اروپایی که بانکها خود را ملزم به جبران خسارت مشتریان خود در این موارد میدانند.
3) با اجرای این دستورالعمل بیش از 70 درصد پروندههای مفتوحه در دادسراها و پلیس محترم فتا کاهش پیدا خواهد کرد که این خود میتواند از مصادیق حفظ سرمایه ملی نیز باشد.YASLAW.IR
منابع:
1- آشنایی با فناوری راهبردی زنجیره بلوکی و کاربردهای آن – ابوالقاسم رجبی و روح الله فریور – مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
2- فناوری دفاتر کل توزیع شده فراتر از فناوری زنجیره بلوکی – ابوالقاسم رجبی – مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
3-مستند به تحقیقات آقای محمدعلی حکیم ایمانی، مدیر حقوقی و قراردادهای شرکت رزین پال
چالرز پانزی که بود؟
چالرز پانزی یک بازرگان اهل ایالات متحده آمریکا بود. اما وی دراصل مجری یک سیستم کلاهبرداری بود که به نام خود وی شهرت یافت. او با خرید کوپنهای تخفیفی اداره پست و تعهد دادن آنها در آمریکا و کشورهای دیگر به سرمایهگذاران وعده ۵۰ درصد سود را در ۴۵ روز یا ۱۰۰ درصد سود در ۹۰ روز میداد. در حالی که او با استفاده از سرمایه سرمایهگذاران پیشین و همچنین سرمایهگذاران جدید، سود اولینها را پرداخت مینمود. در حالی که این کلاهبرداری چندین سال توسط او پیش رفته بود و با نام خود او (پانزی) شناخته میشد توانست در حدود یکسال ۲۰ میلیون دلار کسب کند.طبق چیزی که در ویکیپدیا نوشته شده است، چارلز پانزی در طول تابستان ۱۹۱۹، تصمیم گرفت تا برای خودش کار کند و دیگر برای دیگران کار نکند و دفتر کوچکی برای خود را در خیابان بوستون راه اندازی کرد و به افرادی که میخواستند ایدههای خود را در اروپا بفروش برسانند فرصتها را معرفی میکرد. چند هفته بعد، پانزی یک نامه از یک شرکت در اسپانیا در مورد فرصتهای تبلیغات دریافت کرد. در داخل پاکت یک کوپن پاسخ بینالمللی (international reply coupon) یا به اختصار IRC بود، چیزی که او قبلاً هرگز ندیده بود. او درباره IRC پرسید و ضعفهای سیستم را یافت که در تئوری اجازه میداد او کسب درآمد داشته باشد. هدف کوپن پاسخ پستی این بود که به شخص دیگری در یک کشور اجازه دهد آن را به معاملهکننده دیگری در کشور دیگر ارسال کند که میتوانست از آن برای پرداخت هزینههای ارسال استفاده کند. IRCها برای پرداخت هزینههای حمل و نقل پستی در کشور خریداری میشدند، این مقادیر با توجه به موقعیتها و کشورها متفاوت بود که یک سود بالقوه را شامل میشد. تورم پس از جنگ جهانی اول هزینههای پستی اتریش که به دلار آمریکا بود را به شدت کاهش داد، بهطوریکه IRC در ایتالیا ارزان شد و پانزی ادعا کرد که سود خالص این معاملات پس از اتمام کار و هزینهها انجام شده بیش از ۴۰۰ درصد خواهد بود. پانزی با مشاهده این فرصت، کار ترجمه خود را ترک کرد تا طرح IRC خود را اجرا کند، اما نیاز به سرمایهگذاری زیادی برای خرید این IRCها با ارزهای اروپایی ارزانتر داشت. او ابتدا سعی داشت پولی از بانکها از جمله شرکت معتبر هانوور دریافت کند تا این IRCها را بخرد، اما آنها قانع نشدند. پانزی ناامید شد، یک شرکت سهامی را راه اندازی کرد تا این پول را از مردم به دست آورد. او همچنین به چند تن از دوستانش در بوستون قول داد که سرمایه آنها را تنها در ۹۰ روز دو برابر کند. او بعدها این مدت را به دوتا ۴۵ روزه با ۵۰٪ کاهش داد، یعنی در عرض سهماه پول دو برابر شود. این در شرایطی بود که بانکها تنها ۵٪ سود سالانه داشتند. بازدهی فوقالعاده از IRCها به او تنها توجیه او برای این مقدار سود بود. بعضی از افراد با توجه به این وعدهها شروع به سرمایهگذاری با مبالغی نظیر ۷۵۰، ۱۲۵۰ و حتی بیشتر کردند.
اگر وب سایت یا شخصی به شما وعده سودهای نجومی و تضمینی (مثلا ماهی بیش از ۳۰ درصد) در قبال سرمایه گذاری نقدی داده شد، بدانید که با یک ترفند پانزی طرف هستید که میخواهد کلاه بزرگی بر سر شما بگذارد و سرمایه شما را با عناوینی مانند مشارکت در سهام نیویورک، استخراج ارزهای دیجیتال یا مهاجرت تدریجی به کشور های غربی و …. به جیب بزند.
ترفند پانزی یک عملیات کلاهبرداری در سرمایهگذاری است. در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی برگردانده میشود که با بهرههای عرفی و بانکی متفاوت و تفاوت های فاحش دارد. البته این سود از پول سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شرکت یا فرد دریافتکننده با سرمایه جذب شده هیچ فعالیت اقتصادی انجام نمیدهد. دقیقا شبیه عقد مضاربه با داشتن شرط اینکه طرفین در سود شریک ولی در ضرر یکی از طرفین از تحمل ضرر معاف شود که حکم چنین عقدی بطلان است.
ترفند پانزی معمولاً سرمایهگذاران جدید را با ارائه عایدیهایی که دیگر سرمایهگذاریها نمیتوانند تضمین کنند، اغواء میکند. این عایدیها سودهایی بهطور غیرعادی بالا در کوتاه مدت یا بهطور غیرعادی ثابت و با دوام هستند.
دائمی بودن عایدیهایی که یک ترفند پانزی تبلیغ و پرداخت میکند، نیازمند یک جریان پول همیشه در حال افزایش از جانب سرمایهگذاران است تا سیستم را در حال کار نگه دارد.
سرنوشت این سیستم فروپاشی است زیرا سودهای واقعی آن (اگر اصلاً سودی در کار باشد) کمتر از مقدار پرداخت به سرمایهگذاران است. معمولاً این سیستم قبل از آنکه دچار فروپاشی شود بوسیله مراجع قانونی برهم زده میشود زیرا چنین سیستمی مورد سوءظن قرار گرفته یا ترویج آن اسناد اعتباری ثبت نشده میفروشد. همچنان که سرمایهگذاران بیشتری درگیر میشوند، احتمال اینکه توجه مراجع قانونی به آن جلب شود بیشتر میشود.
کلاهبرداری پانزی معمولاً به طرق ذیل فاش و برملا می شود:
۱- به مرور و تدریجاً تمام سرمایه سرمایهگذران ناپدید می شود.
۲- از آنجایی که سیستم به یک جریان مداوم از سرمایهگذاریها نیاز دارد تا سودهای بالاتر را بپردازد، یک بار که سرمایهگذاری کند شود، سیستم زیر وزن خودش شروع به فروپاشی خواهد کرد. چنین بحرانهایی در نقدینگی، اغلب باعث وحشت عمومی میشوند چراکه افراد بیشتری شروع به درخواست پول خود میکنند.
۳- بیشتر شرکتهای پانزی فقط با یک ثبت ساده خود را قانونی جلوه میدهند در حالیکه برای دریافت پول از مردم و پرداخت سود میبایست غیر از ثبت مجوز مدیریت سرمایه و پرداخت را نیز داشته باشد.
در مرحله اول برای شناختن طرح سالم از یک ترفند هرمی و پانزی در ابتدا میبایست از لحاظ حقوقی آن را مورد بررسی قرار داد و مجوزهای دولتی شرکت را مورد بررسی و صحت آن را استعلام نمود.
کلاهبرداری به معنای بردن مال شخص دیگر از طریق توسل به وسایل متقلبانه همراه با سوء نیت است و کسی که به این کار اقدام نموده نیز کلاهبردار نامیده می شود.
طبق ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری، هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه ها یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیشامدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصاحساب و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب می شود.
مصادیق قانونی توسل به وسایل متقلبانه در جرم کلاهبرداری کدام موارد است؟
۱- فریب دادن مردم به وجود شرکتها، تجارتخانه ها، کارخانه ها و موسسات واهی و غیر واقعی. مثلا در کلاهبرداری پانزی کلاهبردار فرد را به وجود سرمایه گذاری در شرکت های واهی و خرید سهام آنها ترغیب می کند.
۲- فریب دادن مردم به داشتن اموال و اختیارات واهی به طور مثال کلاهبردار خود را نماینده سفارت خانه ها برای جذب سرمایه و اخذ اقامت آن کشور معرفی می نماید.
۳- ترساندن مردم از حوادث و پیشامدهای غیر واقع.
۴- امیدوار کردن مردم به امور غیر واقعی.
۵- انتخاب نمودن اسم یا عنوان جعلی.
پانزی نوعی کلاهبرداری است و در صورت شکایت شاکیان مراجع قانونی به آن رسیدگی خواهند کرد.
YASLAW.IR